Archives آرشیو

This blog is the archive of my old blog - I am recently publishing articles in English translation

Archives آرشیو

This blog is the archive of my old blog - I am recently publishing articles in English translation

آشوبه ها


صدای تبر از آنسوی جنگل

به تواتر نمی آید

آنقدر دور هست که

تک آشوبه ها

آرامش را بر هم نمی زند

دور دور دور

عادت

صدا شنیدن

گیرم کمی نزدیک!

فردا ها شاید

دور شوند

و تقریب آشوبه

به ارامش

نمی رسید

عبور حیوانات

صدای تبرها را

گاه به گاه

می برید

مادران

کره را بدوش می کشیدند

هجرت جانداران

زیبا آشوبه ائی بود

آرامش را

نمی آزرد

رودخانه

پر آب

آب گل آلود

و صدای تبر

که گاهی به چپ میرفت

و گاهی براست

وآب

کرانه های قدیم رود را شست

و آشوبه های آب

گاهی زیباست

صدای موتور از آنسوی جنگل

به تواتر می آید

(صدای تبر گم شد)

کامیونها در رفت وآمدنند

تک آشوبه ها

نیستند

آب جوی

زیر چرخ سنگین کامیون

گل شد

کبوتر ها از پائین دست

پریدند

آشوبه های جوی

همیشه گی نیست

جنگل بالا دست

شیار خورد

توسکای بلند

از چشم انداز گم شد

آشوبه های خورشید

آرام است

صدای شهر از آنسوی دره

به تهاجم می آید

و می اندیشم

به جائی که قبلا جنگلی بوده

و میداند که با دل آشوبه ها

چگونه کنار بیاید

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.