ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
اخباری در مورد هرزه گیها و ولخرجیهای پسر معمر قذافی
در رسانه ها منتشر شد که مرا بیاد سالهای 72 و 73 انداخت
در یکی از پایگاههای هوایی جنوب تیمسار خلبان حبیب
بقائی فرمانده بود.ایشان بجای خود کفائی در امر هوا پیما
و صنایع دفاعی هوائی و مسائل مربوط به نیروی هوائی
نسبت به خودکفائی در امر کشاورزی و دامداری و زنبورداری
علاقمند شده بود و این علاقمندی به حدی رسیده بود که حتی زمانیکه
او فرمانده نیروی هوائی هم شد دست از خود کفائی در امر
کشاورزی و دامداری نکشید و غالب پرسنل نیرو ایشان را
حبیب چوپون می گفتند.بازگردیم به زمان فرماندهی ایشان در
جنوب و قبل از اینکه فرمانده نیروی هوائی بشود.
یک باغ بزرگ از درختان مرکبات ساخته بود که محصول
بسیار خوبی هم داشت بیشتر زمینهای پایگاه را بکشت ذرت و
سبزی خوردن اختصاص داده بود و با حفر بیش از چهار حلقه
چاه آب غیر مجاز و استفاده از برق نیمه مجانی(تعرفه دولتی)
که تا سال 74 بدهی پایگاه بابت برق حدود ششصد میلیون
تومان شده بود بله آب و برق مجانی و استفاده از برخی تسهیلات
نظامی در امد سرشاری برای ایشان و اطرافیانش فراهم آورده بود
متاسفانه در سال 72 من مسئول مالی آن پایگاه شدم و خود بخود
در برابر این اقدامات قرار گرفتم.در اوایل کمی از طرف ستاد نیرو
مورد حمایت بودم ولی در ادامه هیچگونه حمایتی به من نرسید
دیگر عملا در مقابل فرمانده پایگاه قرار داشتم و هیچگونه راه
باز گشت و یا کوتاه آمدنی هم متصور نبود.
من با شدت بیشتری و با کمک گرفتن از قوانین موجود نسبت به
افزایش پایداری خود اقدام کردم و گاهی از طریق بعضی ارگانها
کمی همراهی حس میکردم
یک روز سرپرست کمیته کشاورزی با من بصورت خصوصی
وارد گفتگو شدحرفهای او را در زیر می نویسم
او گفت: ببین سید تو اگر خیلی قوی باشی و درست هم بگوئی
و پارتی کلفتی داشته باشی در نهایت گزارش تو به مجلس ویا
رئیس جمهوری میرسد.گفتم البته من آنقدر قوی و پارتی دار
نیستم
او گفت میدانم منظور من چیز دیگریست و ادامه داد
گفت فوقش گزارشت میخواهد برسد به بالا بالا ها دیگه اما
قبلش بیا این آلبوم را نگاه کن.
عکسهای داخل آلبوم آقای هاشمی رفسنجانی و همراهانش
و تیمسار بقایی و تعدادی دیگر بودند که در همان باغ کشاورزی
که هزینه اش بدوش دولت و نیروی هوائی بود و در آمدش
به خزانه دولت واریز نمی شدمشغول میهمانی و جوجه کباب
وکباب بره و شربت عسل وخوردنی های خوب بودند