در سالهای بحبوحه جنگ؛ بمب باران شهر ها؛ ویرانی راههاو
کشتار جوانان. مارشهای وحشتناک
در زمانی که ناگهان در میان حیرت همگان آهسته آهسته پرده از چهره سفاک جنگ افروزان بکناری میرفت و........
بگذریم سالهای دیوانه ائی بود! خاک و ترس از دیدار جوانانی
که میرفتند ویا برده میشدند وبیشترشان باز نمی گشتند بر چهره و قلب پدران و مادران و اقوام پاشیده میشد
سالهای پرواز اکبر رفسنجانی در اوج شقاوت و خونریزی و شنای ضحاک در دریای خون .....و یک کلام
سالهای جمهوری اسلامی
زمانی که داغ دیدگان میخواستند وارد بهشت زهرا بشوند
با منظره تکان دهنده ائی مواجه میشدند
خونخواران حوض و فواره ائی چند طبقه در وسط بلوار ساخته بودند که پر از خون بود و خون از فواره های آن
بهوا میرفت
بدبختانه این منظره دهشتناک را از تلویزیون هم هر روز پحش میکردند تا پیرا ن و خونخواران مسن که نمی توانند از خانه بیرون بیایند از دیدن فواره خون لذت ببرند و حالی بکنند
لذا بهمین دلیل فکر میکنم که
روحیه تخریب شده ملت تا سالها انتقام کشی مذهب از مردم را فراموش نخواهد کرد
لعنت بر روح پدر و اجداد خلخالی دیوانه و لعنت همه لعنت شدگان به تمام اجداد و ذریه و اسلاف و اخلاف رفسنجانی لعین.
این صحنه ها و اظهار تنفرها برای ثبت در تاریخ است و قصه رنجی که سالهای جوانی من و امثال مرا به تباهی کشید و چه بی نتیجه.
حیرت آور اینکه وقتی سیل خون متوقف شد بعضی از زالوهای خونخوار که در خون جوانان زندگی میکردند به زباله دان درک اسفل پرتاب شدند.
تو گوئی ماموریتی لابد بود که باید انجام میشد و به محض شهید شدن جوانان رشید طبق آمار ابلاغی ماموریت تعدادی خاتمه یافت و مردند و رفتند
در زمان حال هم تا آمار فساد و تباهی وکثافت به اندازه تعیین شده نرسد مردم از دست این کوسه لعین نجات نخواهند یافت
سال نو شما مبارک
سالی بدون تعصبات الکی در پیش داشته باشید
حکومت دینی از ملی گرا ها سیلی خورده
پس یادتان باشد هرگز بی روغن سرخ نکنید
آخه احمقها چرا به پیرمردها سیلی میزنید؟؟
شما اونها را باید ببخشید اونها شعورشان
نرسید بشما سیلی زدند چون فکر میکردند
شما جنگ افروزید و همه چیز را بطرف
نابودی میکشانید
اونا فکر کردند میتوانند بصورت ظریف
ملکه انگلستان هم سیلی زد
این سال نو به ملکه اول جهان جمهوری
اسلامی خواهر ملکه الیزابت هم مبارک باشد
ضمنا امیدوارم آن مادر عزیز از فائزه
رقسنجانی با مهربانی مراقبت نماید
بخصوص او را در دسترس اون یارو
عربه که عروسش را قر زد دور نگه دارد
بهتر است آن مادر گرامی بداند که یک ایران نگران
ناموس دختران خویش است
الهی اکبر فدای سرت بشود مادر الیزابت
از دخترش خوب مواظبت بکن
زمستان که زمانی مصیبت بود .زمستانی که آوارگان را بشهر و دیار خود میفرستاد زمستانی که همیشه رفتنش روسفیدی سیاهی بود و شبهایش افسانه ایی فراموش شده زمستان دیگر آن ابهت و گزش و سوزش را ندارد.
زمستان بدون یخ بندان و شیشه های پنجره که از بیرون یخ زده بود و شکل یخ فال بود و شگون داشت دیگر نیست.
وقتی که وسط اناق بزرگه کرسی نیست یعنی مجلس بالا و پائین ندارد یعنی بزرگترها جای بخصوصی ندارند
وقتی کرسی نیست دیگر خاطرات پا بازی بیاد کسی نمی آید.
ای خدا چه شبهای زمستان زیبا بود وقتی که میهمانی داشتیم و اون میهمان دختری
چه طرفند هائی میزدیم تا یک جوری پشت کرسی بنشینیم که بتوانیم اول شست پای دختره را پیدا کنیم
وقتی شست پا را حس میکردیم(اشتباهات احتمالی معمولا خطرناک بود) کم کم همینطور که خود را سرگرم چیزهای روی کرسی نشان میدادیم به پیشروی رندانه در زیر لحتف ادامه میدادیم و چه بسا به جاهای خوبترش هم میرسیدیم.
جالب اینجا بود که فردای آن روز دختره اصلا حکایت شب قبل را به رو نمی آورد و میدان نمی داد
وای چه زمستانهای خوبی بود
این آلوده فکر و سیاه کار جنگ افروز . این خود خواه متکبر را من امروز پانزدهم دی ماه به لقب رفسنجانی کبیره ملقب میکنم
توضیح اینکه (های) آخر نشانه تئانیث نیست بلکه مشابه گناهان کبیره است و بمعنای
زجر و ستم و نابسامانی بزرگ ایران بکار رفته است
مرگ بر رفسنجانی کبیره ایران
غنچه بر شاخه انتظار
ستاره قطبی را میخواند
و خود هدف دور مورچه هاست
هنوز هم فرصت هست
میدانی؟؟؟؟؟
از اولین اشتباه ادم دیر زمانی
نگذشته
آیا اکنون نیز مجال آخر است
آخرین گناه زمین؟؟؟؟
ؤآیا من آخرین بر گزیده گناهکاران خواهم بود؟
چه جالب!!!!!!
هنوز هم فرصت هست
گناه
لحظه ائی میپاید
و اینک پر گشودن
پرواز
دست دعا بر افراشتن
و گناه آدم را (که تازه است)
پاک کردن
هنوز هم فرصت هست
تا با نردبانی
بر بام اسمان
همان جائی که فرصت میآ فرینند
همین الان کاغذ باد هوا کرد
توضیح:کاغذ باد یعنی بادبادک