ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ادامه مطلب
این سخن باید در حقیقت، اگر سلامت انقلاب و ترقی
کشور و مردم، مدنظر بود. به این صورت بیان میشد.
((مواظب باشید خودیها، در سایه قدرت، فاسد نشوند
و با خودیهای فاسد ،بشدت برخورد شود). این که
خودیها، محرم هستند. و غیر خودیها، نامحرم. که به این معناست
اولا، هنوز سیستم ارباب و رعیتی، پابرجاست. و مباشر
ارباب همیشه، راست می گوید. و رعیت همیشه، دروغ می گوید.
پس رعیت باید خفه خون، بگیره تا (ما) دروغ کمتری به
گوش نازنین مان، برسد.و دوم این که هیچ نیروی منتقد و
ایراد گیر و بطور کلی خارج از (ما) اصلا، وجود خارجی
ندارد .پس با توجه باین که مسائل خانه اربابی، توسط
خود ارباب رتق و فتق می شود. و باضافه اگر رعیتی
خطا، کرد. بدستور ارباب، او را بچوب می بندیم. و فلک
می کنیم. پس اوضاع، مرتب است. و نیازی هم، به نظارت
نداریم . اگر هم بر حسب اتفاق، دزدیِ یک شخص
وابسته به خانه اربابی، برای ارباب مشخص شد. این
خبر بین اهالی روستا پخش ،نمی شود. و اگر ارباب
صلاح دانست. خودش، شخص را تنبیه می کند. واگر تصادفا
مردم ده فهمیدند. و بزبان آوردند. سیاه نمائی و شایعه
تلقی ،خواهد شد. که حتما با آن برخورد، می شود.
این عصاره فرهنگ کشاورزی و حکومت بر خاسته
از این فرهنگ، است.ادامه دارد