Archives    آرشیو

Archives آرشیو

This blog is the archive of my old blog - I am recently publishing articles in English translation
Archives    آرشیو

Archives آرشیو

This blog is the archive of my old blog - I am recently publishing articles in English translation

رهیافت 49

ادامه مطلب

در اجتماع به مرکزیتِ شخص دیکتاتور باور دارند 

وتسلیم هستندمجموعاً یک ساختارِ عقب افتاده در

 فرهنگ کشاورزی را بوجود، می اورند. این شکل از

 جامعه بسرعت و بشدت در حال فرسوده شدن و از

 بین رفتنِ مرکزیت، بطوردائم است . باورِ وجود مرکز

 و بخصوص این که یک فرد در مرکز قرار دارد عوارض

 و عواقب سختی هم برای شخصِ مرکزی، دارد و هم

 جامعه را در زحمت دائم ،نگه می دارد.بسیاری از اقدامات

 حکومت هایِ مرکز باور،و طبعا دیکتاتور، در جهت حفاظت

 از ساختار، قدرت است. این اقدامات، هم در مورد آماده

 نگه داشتنِ شخص مرکزی و هم در موردِ تمکینِ جامعه،

 به اعمال آن شخص مرکزی،صورت می گیرد. هر نسیمی 

اگر موافق طبع و یا مصلحت مرکزنباشد با طوفانی از

 عکس العمل نگهبانان قدرت مرکزی مواجه می شود. که

 حتما هزینه هایی هم از نظر مادی ومعنوی دارد. در

 جامعه گرفتارِ باورِ مرکزیت ،هیچ تفکری متبلور نمی شود. 

چون پتانسیل و نیروی بالقوه مردم بمصرف دشنام دادن و 

نفرین کردن رسیده، که در این صورت کام جامعه همیشه تلخ 

و مردم ناراضی هستند ولی چون این گونه جوامع که مرکزیت

 را قبول دارند در تفکری متبلور نمی شوند و در یک سمت 

معین حرکت نمی کنند. اینست که راه بجائی نخواهند برد .

دوست دارم ملموس تر بگویم .ما تا تفکر مرکزگرا داریم،

 فرقی نمی کند که تحت چه حکومتی، قرار داریم تفکر

 مرکز باورِ ما، از هر حکومتی یک نیروی دیکتاتور

بوجود می اورد. لذا جهت عبور از فرهنگ کشاورزی، نیاز

است که ما  همگی و یا تک تک از باورِ مرکزیت و قبولِ

وجود مرکز، و تسلیم به قدرت مرکزی در قلب و روح

و ظاهر و باطن خود، فاصله بگیریم. و قویا بدنبال خط

مشی رفتاری، باشیم .رفتاری مبتنی بر روشی قانونمند و

مطالعه شده . مطمئن باشید، حتی اگر در قانون هم، 

مرکزیت...

ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.