زمان دقیق انتشار این مقاله را هنوز مشخص نکرده ام .ولی در روز پنجم شهریور ماه است که می نویسم.
هر حرکت بزرگ اجتماعی نیاز دارد که در جنبه های مختلف و گوناگون و قابل لمس و همه جانبه تعریف شود.اهداف یک حرکت و یا جنبش و یا نهضت -توسط متفکران گوناگون و همسو و توانا در نظر گرفته و اعلام عمومی می شوند.از انقلاب کبیر فرانسه تا این تاریخ انقلابات و حرکات اجتماعی زیادی در سطح جهان صورت گرفته و تعدادی پیروز شده و تعدادی هم شکست خورده اند.اما مهم اینست که روش ها و خطوط اصلی این تحرکات شباهتهای زیادی به هم داشته اند تا حدی که می توان گفت همگی پیرو اصول مشابهی بوده اند.بیش از دویست سال است که الگوهای انقلابی البته با کمی تغییر در جوامع مختلف در حال اجرا بوده و یا اجرا شده اند.در این زمان طولانی متفکرین حکومتمدارواز نوع دیگر هم بیکار نمانده اند و ضد الگوها و روشهای تدافعی زیادی در برابر تحرکات اجتماعی تدوین کرده اند و معمولا در مقابل حرکات عظیم اجتماعی از این روشهای ضد تحرکات و آرام نمودن جامعه استفاده کرده اند.بسیاری از جوانان و مشتاقان پیروزی با تکیه به احساسات خروشان خود چیزی بالاتر از امید به پیروزی را در مخیله خود پرورش می دهند و در شرایط حاد هم گوش به هشدارهای افراد مسن تر و با تجربه تر نمی دهند و تا نثار جان هم در مورد خواسته خود ابرام و پافشاری می کنند و به هشدار دهنده ها دشنام داده و آنها را دشمن خود می انگارند.
در سالگرد تحرکات اجتماعی لازم است علیرغم خطرات دوجانبه که متوجه من شده و هست مواردی را عنوان کنم.داشتن یک هدف کوچک و محدود مثل رفع تبعیض در پوشش و آزادی حجاب نه توان ادامه دارد و نه می تواند موجد یک انگیزه بزرگ و تاریخی در حد تغییر یک نظام حکومتی بشود.چرا در یک سال گذشته دلسوزان و متفکرین مخالف رژیم نتوانسته اند به این واقعه گسترش بدهند و اهداف والاتر و جدی تری را ابداع کرده و به شور و هیجان جوانان تزریق کنند.جامعه ایرانی مثل تمام دنیا دارای جنبه های فکری و عقیدتی متفاوت و زیاد است و پاک واضح است که هدف تحرکات موجود نمی تواند نظر همه مردم و بخصوص فعالین جدی را جلب کند.این حرکت و جنبش سخت محدود و بالطبع قابل نابودی است.و خطر جدی- حرکت جامعه را تهدید می کند.این هدفی که ناشی از کشته شدن یک دختر خانم است که اتفاقا هیچ جمله و حرکت و نشانه ایی از تفکر و دانش و حتی خواستن تغییر در جامعه را ندارد نتوانسته و نخواهد توانست نظر اکثریت متفکر جامعه را جلب کند.و اتفاقا خیلی احتمال دارد که با شکست تحرکات جوانان پر شور دچار یاس و نا امیدی هم بشود که این مورد بسیار خطرناک و محتمل است.تعریف اهداف جدید و کاملتر و افزودن پیامهای قوی که پشتیبانی محکم از متفکرین و سیاسیون داشته باشد بسیار مورد نیاز است.دست آوردهای جامعه جوان که اشتعال احساسات را مدنظر قرار داده اند موردی نیست که باعث تحرک یک پارچه جامعه شود.تعریف های نو و متفاوت و جدید از اهداف به حق مردم- وظیفه متفکرین و خواستاران رهائی می باشد. استفاده از روشهای کهنه و نخ نما و قبول خسارات و مصیبت های فردی و اجتماعی در این زمان و با این حکومت راه بجائی نخواهد برد و هرگز کف خیابان راه پیروزی نیست.لطفادر باره اهداف زیبا و همه جانبه و روش های مبارزاتی نوین و بی سابقه بیندیشید که راه حلی عملی و بدیع و تازه باشد. متفکرین و علاقمندان به تغییر باید بدانند که در صورت پیروزی چه چیزی را بدست خواهند آورد.نتیجه پیروزی در این کشمکش علاوه بر تغییرات زیاد در حکمرانی مدیریت و تصاحب میلیاردها دلار در آمد سالیانه و امکانات یک کشور ثروتمند است و نمی توان به سادگی باور کرد که حکومت حاضر بخواهد به این آسانی دست از این همه امکانات بردارد و از طرفی هم هیچ تعریف مشخصی از طرف مخالفین حکومت به این موضوع انجام نشده که جای بسی نگرانی و تشویش است . چرا کسی به این موضوعات پر اهمیت نظری نکرده است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟بنظر من تنها راه پیروزی ملت- مبارزه شدید از راه تفکر و ایجاد ایده های نو و تازه در زمینه های مبارزاتی-مالی-اجتماعی-اقتصادی وبین المللی و مذهبی هست.اتخاذ روش ضد مذهبی توسط برخی افراد و خط و نشان کشیدن ها کاملا بی مورد و بی مصرف است.لطفا پیشگامان به این موضوع توجه کنند که بسیاری از مخالفین حکومت سخت باور مند مذهب خویش هستند و کم لطفی به مذهب قطعا باعث شکستی سنگین برای مردم خواهد بود و البته اجرای تفکرات و اندیشه ها زمانبر هم خواهند بود.متفکرین ورزیده و دانشمند باید راههای پایداری و تولید اندیشه های پویا را پیدا کرده و آموزش دهند.خویش را اسیر مشتهای گره کرده خود و شعله آتش طایرهای پوسیده نکنید-
آگاهی مثل شمع روشنی در باد است مراقب شعله خود باشید تا زمانی که ملت به باور نور رسیدند شعله شما هم بکار آید
1402/06/05سید محسن موسوی
ادامه مطلب
یک مشت کشاورز ِنادان شهری، که در طول سال از هیچ گناه و جنایتی روگردان
نبوده اند ظاهرا اشک می ریزند و خودرا در پناه آقا دیده و کلا به ریش آیات صریح
قران که گفته نتیجه اعمال خود ،حتی به کوچکی دانه خردل راهم خواهید دید
می خندند.فرهنگ کشاورزی کاری به موارد راست و دروغ و دنیا و آخرت و....
نداردآخوند که نوعی دلال است بعد از سخنرانی پول خودرا دریافت می کند و
توی دلش قند آب می شود که تا ابله در جهان باقی است ،مفلس در نمی ماند
ناچار به توضیح هستم موارد بالا از جهت ماده اولیه برای تفکر بیان شده است و
ممکن است هر نتیجه ایی بدهد . نتیجه حاصله هم باز نیاز به تفکر دارد پس
به ساعات تفکر روزانه خود بیفزائید بنظر من دانستن به تنهائی می تواند کلید
رهائی باشد.همین که ما با مظاهر و زیر ساختهای فرهنگ کشاورزی آشنا می شویم
و شناخت را می پذیریم و با کمی تفکر هم در می یابیم که در حال حاضر جهان در
مرحله تمدن پسا مدرن قرار دارد .حتما متوجه فاصله وحشتناک بین فرهنگ
کشاورزی و فرهنگ زنده دنیا می شویم تفاوت قیمت دلار و انزوای
جنگ طلبانه ایران تنهابخاطر ج.ا نیست و ما اگر سعی نکنیم و فاصله هارا از
میان بر نداریم همچنان باید تاوان بدهیم .تا کنون ثابت شده که فرهنگهای غالب
- فرهنگهای ضعیف وپائین دستی را از بین می برند نمونه اش در همین
ادامه دارد
ادامه مطلب
.سلف خران که
به این موضوع واقف بودند. در زمان خرید محصول و
پرداخت اقساط، این مهم را در نظر میگرفتند و معمولا
با تخصصی که داشتند و با شناختی که از کشاورز، بدست
آورده بودند در حقیقت طرفند او را نقش بر آب می کردند
و در همه حال، این سلف خر بود. که سود می برد. پس
شغل دلالی در فرهنگ کشاورزی شغل مهم و پولسازی
بوده و نیاز به هشیاری و درایت زیادی داشت.
دیگر زرنگهای شهری، با استفاده از الفبای دلالی
آمدند و شروع به دلالی دین و ایمان کردند و در مقابل
دریافت قسمتی از محصول و یا پول نقد و یا روغن
و پنیر و ماستِ کشاورز، وعده بهشت را به او، دادند
این داد و ستد دو طرفه در فرهنگ کشاورزی کم کم
رونق بسیار گرفت و در شهر ها هم نفوذ کرد و دللالان
زیادی در همه زمینه ها ظهور کردند ولی انصافاً هیچ
یک از مشاغل دلالی به پر رونقی و رواج دلالی در
دین نرسید. این دلالی بقدری مهم شد که در قرون
وسطی در اروپا، علنا بهشت را پیش فروش می کردند
و امروزه در ایران آخوند روضه خوان به نوع دیگری
بهشت را پیش فروش، می کند. آخوند بی سواد و مغرض
بجای تبلیغ در مورد راستی و درستی و قیامت و
پادافره گناهان بالای منبر .... می کند که اگر اشک
بریزی برای فلان ،حتما به بهشت می روی و یک مشت
کشاورزِنادان شهری، که در طول سال از هیچ گناه...
ادامه دارد
ادامه مطلب
صدها سال مردم، در فرهنگ کشاورزی زندگی
کرده و عمر گزرانده اند .فرهنگ کشاورزی در
زمان رواج خود، شاید تنها گزینه اجتماعات
و حتما برای مردم مفید هم بوده.فرهنگ کشاورزی
یک پدیده جهانی در گذشته است و گسترش زیادی
در جامعه جهانی داشته و در تمام قاره ها هم
نشانه های زیادی
از این فرهنگ قابل مشاهده است.حتی امروزه در
انگلستان، هنوز از القاب و اسامی رایج در این فرهنگ
استفاده می شود.نکته مورد نظر من از این مطلب
اینست که بالاخره در هر فرهنگ و در باره هر موضوعی
شاخصه هایی وجود دارد.در فرهنگ کشاورزی
در اقتصاد شاخص ترین پدیده که تاکنون هم به حیات
خود ادامه میدهد دو شغل است. این دوشغل عبارتند
از دلالی و آخوندیسیم . روستائیان زمانی که زمین خود
را می کاشتند معمولا با بحران نقدینگی و نیازهای پولی
مواجه بودند .در این حالات افرادی از شهر به روستاها
می آمدند و بقول معروف محصول آینده زمین را سلف
خری میکردند و در چند قسط پول نقد آنرا به کشاورز
می پرداختند.در زمان برداشت محصول اگر ناظری
از طرف سلف خر حضور نداشت کشاورزان به اندازه
انصاف خود، از محصول دزدی کرده و آنرا پنهان،
می کردندو باقیمانده را به سلف خر، تحویل میدادند.
سلف خران که....
ادامه دارد
ادامه مطلب
آیا داستان جابر ابن حیان و ملاقات با حضرت جعفر
صادق (ع)را میدانید این بنده خدا سه چهار روز
در مدینه با حضرت بودند و بعد بشهر و.دیار خودش
رفته و اصلا بحث شاگردی و استادی بین ایشان
مطرح نبوده.
دنیای کشاورزی دنیای تفکر و اندیشه نیست بخصوص
در مورد کشاورزان شهر نشین که در بعضی موارد
هم ادعا دارند. نمی دانم چگونه، ولی اینرا میدانم که نفوذ
باورهای مسیحی در تفکر فرهنگ کشاورزی بیشتر
از میزانی است که حدس میزنیم.
به این علامتهای غول پیکر در جلو یا عقب دسته های
عزاداری توجه کرده اید اینها همان صلیبهای مسیحی
هستند و در مراسم آنها بکار میرفته .
پیشنهاد دارم در مورد اطلاعات مذهبی خود فکر کنید
و حقایق اعتقاد خود را پیدا کنید. اگر هر اعتقادی با
مبانی قران و عقل و خرد مغایرت داشت بی تردید
آنرا بدور بیفکنید . اگر بدون اینکه قران را خوانده
باشید ودر معانی آن تطور کرده باشید بازهم به این
کتاب عقیده و باور دارید سخت در اشتباهید .دستور
زندگی و دینداری ما را قران واضح و روشن بیان
کرده حتما به قران پناه ببرید و از عقل خود مدد بجوئید
اعتقاد بی اطلاعات و بدون تفکر بردگی مطلق و
چشم وگوش بسته به اسارت آخوند در آمدن است
ادامه دارد