Archives    آرشیو

Archives آرشیو

This blog is the archive of my old blog - I am recently publishing articles in English translation
Archives    آرشیو

Archives آرشیو

This blog is the archive of my old blog - I am recently publishing articles in English translation

خون

شما تصور ش را هم نکنید.هفده شهریور از یک مسافرت به تهران رسیدم ساعت حدود ۱۰ شب بود مسیر عبورم از میدان ژاله بطرف خیابان طبرسی اواسط خیابان فرح اباد بود

راه بطرف میدان ژاله بسته بود مسیر من از جنوب یعنی میدان خراسان بود و ناگزیر از خیابان جلو پمپ بنزین بسمت راست پیچیدم

کپه های اتش در سطح کوچه ها مانده و مشتعل بود. تعداد زیادی از مردم در خیابان و کوچه های اطراف در حال رفت و آمد بودند کسی مزاحم ما نشد و ما هم چیز بخصوصی ندیدیم.

فردا از طریق مردم شنیدیم که دیروز در میدان ژاله تظاهرات بوده و تعدادی کشته شده اند در آن روزها ما این اخبار را باور کردیم

پس از پیروزی انقلاب در بهشت زهرا طی سخنرانی اظهار شد که صدها هزار شهید تقدیم انقلاب شد باز هم ما پذیرفتیم

در یکی از سخنرانیها آخوندک آخوند زاده هادی غفاری تروریسم در سیمای

ایران اعلام کرد در آن روز من و چند نفر دیگر زیر عبا مسلح بودیم و تلویحا اعتراف کرد که ما تیر اندازی را شروع کردیم

امسال بیست و پنج سال از ان روزگار میگذرد و نظام برای گربه های خانواده شهید موش صحرائی کباب میکند اما دریغ از یک نام و یا نشان از یک شهید روز هفده شهریور

سالهاست از آخوندک کابوی وحشی خبری نیست

آمار شهدای جنگ تحمیلی همچنان نا مشخص است

سگ توی روح دروغگویان و دروغپردازان بچه کند

هفده شهریور فاجعه کوچک و محدودی بود که مسئولیت مستقیم آن متوجه قدرت طلبان و دشمنان قسم خورده مردم اصیل ایران و دوستداران مهاجرین و معاودین عراقی و اذناب کثیف انگلیس است

 

 

روز پدر

حالا جرات داری بگو

بابا سیصد و شصت و پنج روز ش که عمل پدر است /چقدر ارزش دارد؟ که این یه روزش داشته باشد؟ .آقا مگه بابا/ با حقوق کم / مخارج گران/ چند سر نان خور مرد بالای بیست سال /بدون مسکن/باز هم پدر است

ده جاکشها نیست

ده دیوسها نیست

ده کثافتها نیست

ده بی ناموسها نیست

سه تا جوان در خانه نان خور منند نمتوانند با کارشان امرار معاش مستقل داشته باشند

منکه از نام رفسنجانی بیشتر از نام شیطان منزجرم چطور باید تاوان خیانت این مرتیکه پدر سوخته را بدهم

روز وروزگار

مردم کوچه و بازار در هیاهو و شلوغی از صب خروس خون تا بوق سگ میدوند تا یک لقمه بیشتر واسه عائله خود دست و پا کنند.تو سر هم میزنند.زیر آب همدیگر را میزنند.نارو میزنندکلاهبرداری میکنندو هزاران کار که بنظر میرسد منحصرا از عهده شیعیان بر آید

اما این یارو توی کرمانشاه با اینکه شگرد قدیمی پنتاگون را بکار زده ولی ظاهرا کارش گرفته و کلی پولدار شده البته حیف از پول که دست اینگونه مردم طماع باشد حق همین است که پول برود پیش یک آدم طماعتر که دارد میرود اما     اما

این همه فتوا و مجوز را از کجا کیلوئی چند خریده

 

وفات زن

در شهر یزد و آن طرفها دیوار خانه ها از کاهگل بود و بیشتر دیوارها هم چینه بود (چینه =دیوار گلی) اما آنسوی دیوار ثروت و مکنت و اسایش و خوبی تلنبار بود محال بود رهگذران از ظاهر خانه کسی پی به ثروت صاحب آن ببرند

در رشت و شمال در حالی که صاحب خانه از فرط فقر و عقب ماندن اقساط  در منزل پنهان است در و دیوار خانه بشکلی است که انگار میلونری در آنجا زندگی میکند

در جمهوری اسلامی هزاران مومن و مسلمان و انسان از هر چه دین و آخوند و اسلام است دور شده اند اینا سالگرد رحلت بر پا میکنند

بابا اصل دین بخاطر سوئ عملکرد در خطر است   خواجه در بند نقش ایوان است

حرفهای دیگر

سلام
صداقت با خود

خیلی سخته که به خودت راست بگی؟
واقعا جای تاسف داره که نمیتونیم از در صداقت با خودمون وارد بشیم.