مراحمت به مدت20 ثانیه

باور کنید لطفا

ساعت شش و ده دقیقه بیست و سوم اردیبهشت بعد از ظهر یک تماس بمدت ۲۰ ثانیه موجب قطع تلفن این جانب بمدت سه ماه شد

هم مخابرات ضرر کرد هم حوصله من سر رفت هیچ مرجعی هم برای استیناف نیست

------------------

سلام با همه توانی که بشود ان را به تشکر تبدیل کرد

درود با همه وجودیکه بتوان دوست داشت رضای عزیز را که بسیار به من محبت کرده همیشه مشتاق دیدار تو دوست عزیز بودن نعمتی بزرگ است برای من

-------------------------

سلامی به سادگی یک گل به دوستم مهرداد

مهرداد خان امیدوارم که نوشته هایم را دنبال کنی تا بتوانم برایت بنویسم که نهایت هدف هر حرکتی کجا میتواند باشد. و در این میان باور ما کجای کار است

با تقدیم احترام به کلیه مراجعین به این وبلاگ  بعرض میرسانم تمام نوشته های من بدون منبع بوده و از تراوشات مغز خودم هست اما رنگین کمانی خواهد بوداز مطالعات

انجام شده خودم .من مخالف هیچ حرکتی نیستم و موافق آنها هم نیستم دقیقا هیچ اعتقادی ندارم چون کلمه اعتقاد در برابر آنچه که بین من وخدا وجود دارد کافی نخواهد بود

من فقط به مسائل اساسی جهان هستی یقین دارم  یقین  یقین

اعتقاد برپا دارنده ظالمان است

شای ور

شاداب تر از همیشه در پشت دیوارهای ساخته شده از عواطف و انسانیت و عقیده مشغول بالا آوردن تعلیمات عمیق خامواده و اجتماع دیده شده است

در همشهری یکی از روزهای هفته قبل (ضمیمه)از اقای پرویز شای ور  تمجید شده بود و چه و چه و چه

اما نکته جالب اینجا بود که نویسنده بی دقت پرویز خان را شاپور نوشته بود

شروع کردم به تلفن کردن به روزنامه وزین همشهری تلفنها حتی به پیام گیر هم وصل نشدند تا بالاخره یک دختر خانم به یکی از شماره ها پاسخ گفت

گوساله حتی نام پرویز شای ور را نشنیده بود

هر چه آدرس هم دادم که فلان ضمیمه ووووو فایده نداشت

خاک کاهو بر سر این مسئولین جراید از کوچک تا بزرگشان

لطفا بخوانید و بنویسید

پرویز شای  ور

ارزوها

از ابتدای کار یک جائی از مطلب لنگ میزد.متفکرین دنیا آدرس غلط داده اند حتی بهترین وبزرگترین ایشان .بحث از خوش بینی و بد بینی و این صحبتها نیست

متفکرین هم مانند بقیه انسانها نیازمند بوده اند جاه طلب بوده اند  امنیت طلب بوده اند

ایشان هم مانند بقیه  برای وارثین ارثیه گذاشته اند و همه اشان به سقراط آویزان شده اند ولی با همه این قصه ها میدانستند که چطور میتوان به کل آرزوها رسید

بله ایشان هم مانند شاعران و کاهنان و خاخامها و کشیش ها و آخوندها و سایر روحانین کل ادیان به سرچشمه های قدرت و پول نزدیک شدند

زهی خیال باطل که ما منتظر این باشیم که متفکرین جیره خوار از سفره نعمت و قدرت زورمداران سنگ مردم معمولی بخصوص از نوع قدیمی و احمقش را به سینه بزنند

در زمان حال که کمترین نویسنده و کوچکترین روزنامه و مجله قادر نیستند رقیقترین

مطلبی را بنفع مردم بگویند وبنویسند(هم غربی هم شرقی) شما چطور انتظار دارید که نویسنده و متفکر چهار قرن پیش در سرسفرخانه سلطنتی ذرت و پرت زیادی بکند و برای مردم چیز بنویسد

همین وبلاگ را توجه بفرمائید آن قسمتش که مربوط به مردم است همچنان با بحران مواجه است

ادامه مطلب و نقطه اصلی اشتباه را در آینده نزدیک مینویسم

هدیه برای رضا

شاید کمی لوس به نظر بیایداما من بشدت احساس دوستی نسبت به رضا موسوی دارم

رضا جان همیشه بشکل دریای نجیب و مواج در جای جای ذهن من تجسم پیدا میکنی

من در انتظار روزی هستم که در قلل مرتفع زندگی زمان کافی پیدا کنی تا اینکه من وتو اینقدر بحث و گفتگو بکنیم که خروسک بگیریم

یک اعتراف ساده-معنی و جهت تلون را فراموش کرده ام

یک خبر خوش-دوست بسیار با صفائی بنام مهرداد بزرگ...از نظر فنی مرا پشتیبانی میکند

یک خبر جدید سایت toonal3هم بعله اما برای فارسی کردنش مشکل دارم

یک درخواست ادرس ای میل خودت را به naval_mhsعنایت فرما

سایت های قبلی من زرشک داده اند

غروب جمعه

بعضی وقتها مغز قفل میشود البته علل متفاوت دارد اما در روز جمعه دلیل خاصی دارد

غروب جمعه یک چیزی که باید خوب بوده باشد تمام میشود و اغلب هم خوب نیست

مهمتر اینکه فردا باید رفت سر کار حالا نگرانی از بیخوابی شب و بیدار شدن صبح

جمعه یود خوبی بود اگه   جمعهای خوبی از انسانهای همدل با یکدیکر همکلام میشدنددر جاهائی مثل قهوه خانه یا کلوپهای مختلف و یا خانه دوستان

جمعه روز خوبی است  اگر ما همدیگر را با احترام یاد کنیم